ایران، محل تولد هنرمندان بسیاری است که اثر و رد پایی را از خود بر این مرز وبوم برجای گذاشته و هر گوشه ی آن را به گونه ای زیبا آراسته اند. آنها تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا بهترین ها را از خود بر جای گذارند و حال و هوای گذشته را برای ساکنان امروز این سرزمین به تصویر بکشند.پیش از آنکه ساختمان های بلند و کوتاه با شکل های متفاوت و متنوع در جای جای ایران سر برآورند و هر روز بر ارتفاعشان افزوده شود، معماران هنرمند ایرانی به ساختن شاهکارهایی اصیل مشغول بوده و ساختمان هایی بی بدیل را به یادگار گذاشته اند. هر تکه از این ساختمان ها حکایت از هوشمندی سازندگان آنها دارد و چشم های بسیاری را به خود خیره کرده است. برخی از این آثار آن قدر چشم نوازند که توجه کارشناسان جهانی را نیز به خود جلب کرده و توانسته اند نام خود را در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت نمایند.
در میان سازه های مختلف شهری که در هر گوشه ی اردبیل سر بر آورده اند، بنایی نادر از معماری اسلامی در قرون وسطا وجود دارد که چشمان بسیاری را به خود خیره می کند. این بنا با ویژگی های منحصر به فرد خود هنر معماری را با شکوهمندی تمام به نمایش گذاشته است و دل علاقه مندان به این هنر را می رباید.در دوران سلطنت شاهان صفوی، وجود بقعه با ارزش موسس سلسله صفویه در این مکان باعث شد تا به عنوان یکی از مهمرترین مکان های ملی و سیاسی مطرح شود و با روی کار آمدن اولین پادشاه صفوی، شاه اسماعیل ( وارث شیخ صفیالدین و رهبر صوفی مسلک خانقاه )، تشیع را به عنوان دین رسمی کشور اعلام گردد.
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی، مجموعه ای تماشایی است که علاوه بر فضاهای عبادتی، خانه ی ابدی شیخ صفی الدین اردبیلی و چند تن از بزرگان، مشایخ و سلاطین دوره صفوی همچون شاه اسماعیل اول (نخستین پادشاه صفویه)، همسر شاه اسماعیل (مادر شاه طهماسب) و کشته شدگان جنگهای شیروان و چالدران نیز میباشد.این مجموعه در کنار به نمایش گذاشتن معماری ایرانی، جلوه گاه زیباترین و چشم نوازترین نوع کاشی کاری معرق و مقرنس، گچبری، کتیبههای زیبا و نفیس اثر خطاطان نامدار دوره صفوی همچون میر عماد، میر قوام الدین و محمد اسماعیل، منبتهای بی بدیل، نقره کاری، تذهیب و طلاکاری، نقاشی و... نیز می باشد و از شاخص ترین بناهای تاریخی ایران به شمار می رود.از ویژگی های منحصر به فرد معماری که بگذریم، قداست این محل در زمان صفوی باعث شده بود تا پناهگاهی برای مردم درمانده نیز باشد.
آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی محل تحصن کسانی بود که از ظلم و ستم به تنگ آمده بودند و حتی محکومین به اعدام در این محل امنیت داشتند. به عنوان مثال سلطان حسینخان شاملو برای حفظ جانش از دست اسماعیل قلی بیگ شاملو به این آرامگاه پناه آورد و جانش در امان ماند.در ادامه نگاهی به جای جای این مجموعه می اندازیم و با هم تاریخ این بنا را نیز مرور می کنیم.مجموعه خانقاه و بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی وسعت زیادی دارد. بخش هایی از این بنا در دوره خود شیخ صفی الدین و فرزندانش از جمله شیخ صدرالدین موسی و خواجه علی سیاهپوش بنا شده است.
این مجموعه به عنوان منزل و خانقاه شیخ صفی مورد استفاده قرار می گرفت. بنابر وصیت این عارف نامدار، پیکر وی نیز پس از مرگ در اتاق مجاور خلوتخانه و باغچه و حوضخانه به خاک سپرده شد و بر قبر وی بنایی احداث گردید. پس از احداث این آرامگاه، اهمیت و قداست این بنا افزایش یافت و به دنبال آن تعدادی از مشایخ و محارم خاندان صفوی و نیز شاه اسماعیل اول و گروهی از قربانیان جنگ های شیروان و چالدران نیز در جوار مرقد شیخ دفن گردیدند.از زمان شاه طهماسب اول توسعه ساختمان بقعه آغاز گردید. در این ساخت و ساز نشانه هایی از تصوف و عرفان به بنا اضافه شد.
برای مسیر دسترسی به بقعه، هفت بخش، به نشانه هفت مرحله عرفان احداث گردید که با هشت دروازه، به نشانه هشت نگرش به صوفیگری از هم جدا می شدند.شیخ صفیالدین اردبیلی از عرفای مشهور ایران و نیای بزرگ دودمان صفویان بود که از سادات بومی اردبیل به شمار می رفت. وی در سال ۶۵۰ هجری قمری چشم به جهان گشود و در دوازدهم محرم ۷۳۵ هجری قمری در سن هشتاد و پنج سالگی چشم از جهان فرو بست.بیشتر مورخان، اجداد وی را سُنیِ شافعی مذهب و هاشمی تبار و از مهاجران حجاز به کردستان ایران دانستهاند.
شیخ صفی از پیروان شیخ زاهد گیلانی بود و با بنیان نهادن خانقاه صفوی ( محل زندگی، آموزش و فعالیت درویشان و صوفیان ) در اردبیل توانست پیروان بسیاری را به دست آورد. وی در این خانقاه به اطعام فقرا و پناه دادن به ضعفا و مسکینان می پرداخت و به آنها کمک می نمود. وی در ادبیات نیز دستی داشته و اشعاری را به زبان مادری خود، آذری، در کتاب صفوه الصفا و سلسله النسب سرودهاست.ورودی اصلی بنا در ضلع شرقی میدان عالی قاپو قرار دارد که با یک درِ دو لنگه چوبی به حیاط بزرگ مجموعه راه پیدا می کند. در مقابل این در و در ضلع غربی میدان نیز سردر دیگری به نام سردر عالی قاپو به چشم می خورد که در دوران شاه عباس دوم و به دست یوسف شاه بن ملک صفیا ساخته شده و کاشیکاری آن را اسماعیل بن نقاش اردبیلی انجام داده است. این سردر در سال ۱۳۲۱ هجری شمسی از میان برداشته شد و کتیبه ی معرقی که در بدنه ی آن قرار داشت به انبار مجموعه انتقال یافت.
ورودی غربی بقعه به حیاطی مستطیلی به ابعاد ۲۶.۵ در ۹۳ متر می رسد که درختانی در آن وجود دارد و به عنوان مرزی میان دَر ورودی و هسته مرکزی مجموعه ایفای نقش می کند. در دو طرف این حیاط دو حوض سنگی به چشم می خورد که قدمت آنها به دوره صفوی باز می گردد. دیوارهای آجری این حیاط بر روی ازاره سنگی (سنگی که پیرامون ساختمان و در پای دیوار نصب میشود) بنا شدهاند و طاقچهها و طاق نماهایی را بر روی خود دارند.در قسمت شرقی حیاط بزرگ سردر و دری کوچک وجود دارد که سردر یادگاری از دوره ی قاجار به شمار می رود و به جای سردر قدیم تر دوره صفوی احداث شده است. این سر در با گچ و آجر به رسمی بندی (نقشی به وجود آمده از تقاطع چند قوس) مزین گردیده و به راهرویی با ابعاد ۱۴.۵۰* ۵.۷۰ متر راه می یابد که با عنوان صحن کوچک شناخته می شود.
رواقها و طاق نماهای دیوارهای صحن کوچک با گچبریهای زیبایی قاب بندی شده اند و پشت بغلها و لچکیهای آن (ورق های مثلثی شکلی که در اتصالات به کار می روند) پوشیده از کاشی های معرق می باشد. در بخش جنوبی این راهرو دری وجود دارد که شما را به سوی محلی موسوم به چله خانه جدید هدایت می کند.تصویری از این قسمت در دست نیست.بسیاری از محققان، چله خانه جدید را به عنوان قدیمی ترین عنصر مجموعه می شناسند که بیشتر از سایر قسمت های مجموعه، آسیب دیده است. در حال حاضر این قسمت به حیاطی متروک و مربع شکل تبدیل گشته است و تنها در قسمت غربی آن، حجره هایی با نمای آجری و طاق قوسی مشاهده می شود. در یکی از همین حجره ها که در شمال غربی چله خانه قرار دارد و سقف آن فرو ریخته است، بقایای پلکانی آجری به چشم می خورد که به طبقه ی بالا راه می یابد و به همین دلیل احتمال می رود که در گذشته بنای چله خانه دو طبقه داشته است.
نام و ترکیب ظاهری این بنا حکایت از آن دارد که بخشی از خانقاه خود شیخ صفی بوده که به مراسم آیینی و چله نشینی و بیتوته دراویش اختصاص داشته است.این محل بعد از دوره صفویه و پس از ویرانی به قربانگاه تبدیل شد و نام قربانگاه را بر آن نهادند. پسوند جدید نیز به این دلیل به نام این بنا اضافه شد که چله خانه قدیمی تری هم در مجموعه وجود داشته است و امروز به صورت حجره هایی دو طبقه در ضلع شمال غربی صحن اصلی قرار دارد.در ضلع شرقی راهروی میانی سردری قرار گرفته که کتیبه ای کاشیکاری منقوش به نام شاه عباس و تاریخ ۱۰۳۶ بر روی آن دیده می شود. نوک این سر در با مقرنسهای بر روی هم مزین شده و قسمت کاشیکاری شده آن در محل اتصال به درگاهِ سنگی به کتیبه می رسد و خاتمه می یابد. این سر در به ورودی صحن اصلی یا سردر عباسی شهرت دارد.
صحن اصلی یا حیاط داخلی که با عنوان حیاط قندیل خانه نیز مشهور است، محوطهای مستطیل شکل می باشد که ابعادی بالغ بر ۵ در۳۰*۱۶ متر دارد. کف حیاط با تخته سنگ های صاف و صیقلی پوشیده شده است و در مرکز آن یک حوض سنگی کم عمق به چشم می خورد. این حوض گلبرگی شکل است و دوازده تَرک دارد که به گفته ی برخی محققان این ۱۲ ترک به نشانه دوازده فرقه قزلباش و یا دوازده امام شیعیان ایجاد شده اند. در گذشته در کنار این حوض چاه آبی قرار داشته که برای تامین آب از آن استفاده می شده اما اکنون روی این چاه را پوشاندهاند.در ضلع غربی حیاط یک دیوار سراسری و طاق نمادار آجری دیده می شود که به وسیله کاشیهای معرق تزیین شده است و سردر عباسی را در خود دارد. قسمت شمالی دیوار حجره ها یا اتاق های کوچک دو طبقه با سقف کوتاه منتهی می گردد که احتمال می رود محل چله خانه قدیم بوده باشد.
پنجرههای مشبک کاشی که به شیوه گره چینی مزین شده اند، وظیفه رساندن نور لازم را به داخل اتاق ها بر عهده دارند.در شمال صحن اصلی، ایوانی به چشم می خورد که دری بزرگ از جنس چوب و مزین به اُرسی مشبکی دارد. شمال این ایوان نقش شاه نشین را دارد و توسط درِ اُرسی دیگری به ساختمانی گنبددار و هشت ضلعی موسوم به جنت سرا راه می یابد.اطلاعات دقیقی درباره کاربرد این قسمت از مجموعه وجود ندارد و درباره ساختار ابتدایی و تحولات آن نیز اسناد دقیقی در دست نیست. برخی بر این عقیده اند که احتمالا این بنا در سال ۹۴۳ یا ۹۴۷ هجری ساخته شده و محلی برای سماع درویشان (نوعی از رقص صوفیه شامل چرخش بدن همراه با حالت خلسه برای اهداف معنوی) بوده است چرا که هنوز سنگ میدان یا میدان داشی که مربوط به این مراسم بوده، در مجموعه وجود دارد.آنها همچنین بر این باورند که جنت سرا گنبدی بر ساختمان خود داشته است اما در نوشته های اولئاریوس (دبیر سفیر فرمانروای هولشتاین، فریدریک سوم، به شاه ایران، شاه صفی) سخنی از گنبد این بنا مشاهده نمی شود. در همان دوره، دلاواله (جهانگرد ایتالیایی) نیز از ایران دیدن کرده و از جنت سرا با عنوان مسجدی بی سقف یاد کرده است. البته لازم به ذکر است که هیچ گونه محرابی در این فضا وجود ندارد و احتمال مسجد بودن آن کمی ضعیف است.
شواهد حاکی از آن است که پس از اهدای اشیای گرانبها و کتاب های کتابخانه سلطنتی توسط شاه عباس به بقعه، این بنا به یک کتابخانه تبدیل می شود و در اوایل قرن سیزدهم و همزمان با دوره قاجار، سقفی مسطح با شانزده ستون چوبی بر روی پایههای حجاری شده این قسمت احداث می گردد.این سقف نیز در چند دهه ی پیش به کلی نابود گردید و در سال های اخیر گنبدی آجری به شیوه سنتی بر روی آن ساخته شد که به عنوان بزرگ ترین گنبد مجموعه از آن یاد می شود. بر دیوارههای شمالی و غربی جنت سرا درهایی وجود دارد که دسترسی به اتاق های مجاور را ممکن می کنند.
در جنوب صحن اصلی و درست روبروی جنت سرا، بنایی به نام دارالحدیث یا طاق متولی قرار دارد که یک در ارسی مشبک بزرگ، ایوانی با طاق ضربی و دو اتاق کوچک در دو سوی ایوان را شامل می شود. در تزیین نمای بیرونی این بنا از کاشی استفاده شده است و پیشانی آن به احادیثی از پیامبر(ص) به خط نسخ منقوش می باشد. در میان لچکی های درهای ورودی کوچک نیز عبارت "یا صفی اللّه" دو بار به صورت متقارن بر روی چهار لوحه تکرار شده است.این بنا در اواخر دوره صفوی برای اقامت متولیان آستانه و برپایی جلسات درس و بحث ساخته شده است و امروز آرامگاه های برخی بزرگان صفوی در دو طرف آن مشاهده می شود.
در قسمت شرقی صحن اصلی، بنایی دیده می شود که بعد از ایجاد آرامگاه ها و چینی خانه و جنت سرا و برای اتصال بناهای منفرد به یکدیگر ساخته شده است. برخی بر این عقیده اند که این بنا به دستور شیخ صدرالدین موسی در حدود سال ۷۴۵ـ ۷۶۵ ساخته شده است اما برخی دیگر با استناد به نصب فرمان طهماسب اول بر نمای بیرونی این بنا، آن را متعلق به این شاه صفوی می دانند.وجود چراغ های نورانی که در گذشته با عنوان قندیل مشهور بوده و روشنایی محل را تامین می کرده اند باعث شده تا این بنا به قندیل خانه مشهور شود. این بخش که با عنوان های دیگری همچون نمازخانه یا دارالحفاظ نیز خوانده می شود، محل قرائت و تفسیر قرآن بوده است.
قندیل خانه تالاری به شکل مستطیل با ابعاد ۱۱.۵ * ۶ متر می باشد که دو فضای پیوسته در شمال و جنوب آن و طاقی نیم گنبدی بر فراز هر یک از آنها قرار دارد.در سال ۹۴۶ مقصود کاشانی، به دستور شاه طهماسب اول، فرشی برای قندیل خانه با ۳۳ میلیون گره بافت و پس از پهن نمودن آن بر روی زمین، نقش آن، بر سقف بنا با طلا، به تصویر کشیده شد. فرش مورد نظر توسط فردی انگلیسی به نام کی.ابوت در دوره قاجار از ایران خارج شد و هم اکنون در موزه ویکتوریا و آلبرت هال لندن به عنوان نفیسترین قالی دوره صفوی و با نام فرش اردبیل نگهداری میشود.
سقف مطلا نیز در زلزله سال ۱۲۶۴ فروریخت و سقف فعلی بنا در دوره قاجار یا در سال ۱۳۱۴ شمسی، ساخته شده است.دو نیم گنبد که بر فراز قسمت جنوبی و شمالی تالار قرار دارند با گچ ساخته شده اند. بر روی این نیم گنبدها تزییناتی از مقرنس و رنگ و روغن به چشم می خورد که تا حدودی از سادگی سقف گچی کاسته است.در انتهای جنوبی قندیل خانه تالاری موسوم به شاه نشین قرار دارد که بیش از شصت سانتیمتر از کف رواق بلندتر می باشد و با دو پله مرمری و یک در و نردهای نقرهای از قسمت اصلی تالار جدا می گردد. طاق شاه نشین با رسیدن به مقابل آرامگاه شیخ صفی به طاقی کوچکتر ختم می شود که بر اساس شیوههای معمول در بناهای قرون هشتم تا دهم، دارای تزیینات ناودانی (خیارهای) می باشد.در سمت راست نرده نقره ای، علامتی نصب شده که آن را متعلق به شاه اسماعیل صفوی می دانند و می گویند که در جنگ چالدران در دست وی بوده است.
دوازده طاقنمای (طارمی) قوس دار در ضلع غربی و شرقی بنا قرار دارد که در میان آنها، طاق نماهای همکف سی سانتیمتر از کف تالار بلندتر هستند. بدنه و سقف این طاق نماها با اجزای دیگر تالار هماهنگ می باشند و همچون آنها به گچ بریها و نقاشی های رنگ و روغنی مزین شده اند. بر بدنه گوشه دیوارها و در بالای ازاره، کتیبه ای گچبری به خط ثلث مشاهده می شود که احادیث و آیات قرآنی و اسامی ائمه اطهار(ع) و شجره نامه طریقتی شیخ صفی بر روی آن نقش بسته است. در تیزی گوشه ها ستون هایی از سنگ مرمر نصب شده که تنها کاربرد تزیینی دارند. درهای اصلی قندیل خانه چوبی هستند و با نقاشی لاکی و روغنی پوشیده شده اند. دو طاق نمای شرقی، قندیل خانه را به چینی خانه مرتبط می کنند و در قسمت شاه نشین نیز دری برای دسترسی به محوطه داخل آرامگاه شیخ صفی و درهایی به آرامگاه شاه اسماعیل اول و محوطه حرم خانه وجود دارد.
برای گردش در شیراز، انتخاب های بسیاری پیش رو دارید؛ انتخاب هایی که تا روزها و هفته ها می توانند شما را سرگرم کنند و وجه های مختلفی از شهر بهارنارنج ها را به شما نشان دهند. اینجا برای هر سلیقه و علاقه ای، انتخاب های جذابی وجود دارد. هم آنهایی که علاقه مند به تاریخ ایران هستند می توانند از گردش در شیراز لذت ببرند و هم آنهایی که یک مقصد را برای خرید یا درمان و سلامت انتخاب می کنند. علاقهمندان به هنر و معماری نیز دست خالی از شیراز باز نمی گردند و دوستداران باغ ایرانی نیز از گردش در شهر شعر و ادب پارسی سیر نمی شوند. به هر حال، هر سلیقه ای که داشته باشید به احتمال زیاد با خاطره هایی خوش و جذاب از شیراز بر می گردید.
حال در این میان دیدنی هایی وجود دارد که کمتر از جاذبه هایی مانند آرامگاه های حافظ و سعدی، باغ ارم و نارنجستان یا شاهچراغ بر سر زبان هاست؛ اما به اندازه آنها جذابیت دارد و تماشایی ست. انتخاب امروز کارناوال نیز یکی از همین جاذبه هاست. گشت و گذار این بارمان را به باغ و عمارت شاپوری اختصاص داده ایم و می خواهیم از جنبه های مختلف گردش در این مکان رویایی برای تان بگوییم. ما را همراهی کنیدعکس های باغ و عمارت شاپوری را که برای اولین بار تماشا می کنید، بی درنگ شیفته زیبایی و هنر به کار رفته در ساخت آن می شوید و کنجکاو که این ساختمان زیبا در کجای ایران قرار دارد و داستانش چیست؟
عمارت شاپوری با 840 مترمربع زیربنا در باغی به همین نام به وسعت 4635 مترمربع در محله انوری شیراز و خیابان کریم خان به دست معمار، حاج ابوالقاسم مهندسی ساخته شده و جلوه های تازه و جدیدی به معماری ایرانی داده است. خانه ای 2 طبقه که به عبدالصاحب شاپوری، تاجر بزرگ شیرازی تعلق داشت و بین سال های 1310 تا 1315 بنا شد. چیزی که عمارت شاپوری را از دیگر ساختمان های تاریخی و زیبای شیراز متمایز می کند، بهره گیری از معماری اروپایی، ستون های قرینه و رنگی، تزیینات و گچ بری های رنگی، راه پله ای دو سویه و ... است.
عمارتی که به شماره 2781 در تاریخ 16 مهرماه 1379 در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت و در سال های اخیر به همت بخش خصوصی تعمیر و بازسازی شد. این عمارت و باغ امروزه به عنوان یک رستوران و کافی شاپ، نمایشگاه صنایع دستی و آثار هنری به فعالیت خود ادامه می دهد.از جذابیت های شیراز این است که در لحظه می تواند با زیبایی ها، ساختمان ها، باغ ها، خیابان ها و حال و هوای خوشی که در شهر جریان دارد شما را غافلگیر کند. یکی از بزرگترین این غافلگیری ها، باغ و عمارت شاپوری ست که با آن طراحی خاص و متفاوت خود، با آن نورپردازی های ویژه که به مانند نگینی در تاریکی شب می درخشد، با آن حال و هوای جذابی که شما را به آرامش می رساند و صداهایی که به گرمی جریان دارد، گردشی متفاوت در شیراز به شما هدیه می دهد. همان طور که قبلا اشاره کردیم، بخشی از خانه شاپوری به عنوان رستوران و کافی شاپ مورد استفاده قرار دارد و انواع غذاهای سنتی ایرانی، فست فود، نوشیدنی های گرم و سرد در آن در فضای دلچسب باغ و عمارت با دیدی فوق العاده به منظره اطراف، سرو می شود.
به غیر از معماری و تزیینات ایرانی که در جای جای بنا به کار رفته اند، شکل های دیگری از هنر ایران و استان فارس در این مجموعه به چشم می خورند. به همت میراث فرهنگی استان فارس و صاحب عمارت شاپوری در بخش های مختلف عمارت نمایشگاهی از آثار هنری و صنایع دستی فارس دیده می شود که می توان با گردشی داخل خانه، از تماشای هنر اصیل ایرانی در میان عمارتی اروپایی لذت برد و با جلوه های فرهنگ ایران و شیراز بیشتر آشنا شد. باغ شاپوری باغی خصوصی بود و به سفارش تاجر ثروتمند و سرشناس خود، عبدالصاحب شاپوری ساخته شد. باغی که سبک ساخت آن با دیگر باغ های ایرانی از جهاتی فرق می کند و به دیگر باغ های شیراز مانند باغ ارم، نارنجستان قوام و ... چندان شباهتی ندارد.
در باغ شاپوری بناها و بخش های مختلفی به چشم می خورند که هر کدام با توجه به مکانی که در آن ساخته شده اند، کاربری ویژه خود را داشتند. در مجموعه شاپوری علاوه بر عمارت مرکزی، 3 ساختمان دیگر نیز دیده می شود که دو ساختمان در جبهه شمالی قرار دارند. بنای اول به محل استقرار کالسکه، سورچی و خدمه اختصاص داشت و از بنای دوم به عنوان اندرونی استفاده می شد. اگر افراد خانواده می خواستند بین این دو بنا که در نزدیکی هم بودند رفت و آمد داشته باشند می توانستند از طریق دری که بین این دو بخش مابین حیاط ها وجود داشت عبور کنند.
ساختمان سوم مجموعه شاپوری هم در ضلع جنوب غربی باغ قرار داشت و کاربری آن آشپزخانه بود. امروزه بقایای زیادی از آشپزخانه باقی نمانده است و تنها دیوارهایی از ساختمان قدیمی آن به چشم می خورد. شمال شرقی باغ هم به ساخت یک گلخانه و یک حلقه چاه اختصاص داده شده بود. باغ شاپوری به غیر از ساختمان هایی که نام بردیم، حوض های معروفی نیز دارد که از ویژگی های شاخص و اصلی آن به شمار می رود و با دیگر حوض های ایرانی تفاوت دارد. دو حوض میانی باغ و حوض قلبی شکل، حوض های مشهورتر باغ شاپوری هستند. حوض میانی به شکل پنجپر در گذشته همواره پرآب بود، کاربری استخر را داشت و در روشنایی روز با بازتابی از عمارت، دل از بینندگان و ساکنان خانه می برد. این شکل از ساخت حوض قبلا در معماری باغ های شیراز دیده نشده بود. حوض قلبی شکل نیز در جنوب غربی باغ قرار دارد و همان طور که از نام آن بر می آید طرحی قلب مانند دارد.
در این باغ انواعی از درختان سوزنی برگ مانند کاج، سرو و ... درختان میوه مانند انار، انجیر، نارنج و خرما و درختانی مانند سرو، افرا، چنار و ... به چشم می خورد. پیش از این گفتیم که باغ شاپوری، با دیگر باغ های ایرانی در ساخت تفاوت هایی دارد؛ اما این تفاوت ها چیست؟ باغ شاپوری یک نمونه از سبک باغسازی در اوایل دوره پهلوی ست؛ زمانی که طراحی باغ های ایرانی با باغ های اروپایی در هم آمیخته شد و کم کم نوع باغ ایرانی در بوته فراموشی قرار گرفت. طرح باغ شاپوری کاملا غیر ایرانی ست. تا آن دوره حوض میانی اغلب به شکل مستطیل بود و هم راستا با باغ و ورودی عمارت اصلی ساخته می شد؛ اما در باغ شاپوری این طراحی حوض و جانمایی آن کاملا متفاوت با معماری ایرانی ست. حوض اصلی باغ شاپوری، شکلی از یک گل پنج پر دارد و مسیرهای دسترسی اطراف آن به صورت دایره و منحنی درآمده است تا برای عبور و مرور ماشین مورد استفاده قرار گیرد.
در طرح باغ شاپوری شکل چهارباغ و تقسیم های مربع مانند مورد استفاده قرار نگرفته اند و درختکاری ها نیز بر اساس طرح چهار باغ نیستند. از دیگر تفاوت های باغ شاپوری می توان به نحوه طراحی حرکت آب در جوی های باغ با نحوه حرکت آنها در دیگر باغ های ایرانی اشاره کرد، به طور کلی یکی از اصلی ترین ویژگی های باغ ایرانی طراحی حرکت آب در فضای باغ به سمت حوض ها و استخرهای مختلف است اما در باغ شاپوری این حرکت دیده نمی شود و آبی که در جوی ها جاری هستند به حوض های باغ نمی رسند. تفاوت دیگر باغ شاپوری با باغ ایرانی در شکل حوض هاست.
شکل حوض پنج پر و حوض قلبی شکل، کاملا غیر ایرانی ست و تا قبل از آن، ساخت چنین حوض هایی در معماری ایرانی به ندرت دیده می شد. ریتم کاشت درختان در باغ تفاوت دیگر باغ شاپوری با باغ های ایرانی ست. برخلاف طراحی باغ ایرانی کاشت درختان در باغ شاپوری به صورت قرینه نیست و محور دید باغ کاملا باز است؛ چیزی که نشانه ای از باغ های اروپایی دارد. تفاوت آخر باغ شاپوری با باغ های ایرانی به جانمایی عمارت در باغ بر می گردد. دیگر عمارت هایی که در باغ های آن زمان شیراز ساخته شده بود در امتداد محور مرکزی باغ قرار داشتند، به طوری که عمارت درست در محور میانی باغ قرار می گرفت و دو سمت آن قرینه می شد. اما عمارت شاپوری در ضلع شمالی باغ ساخته شده است و 90 درجه از محور اصلی فاصله دارد. البته در این باغ نوعی از قرینه سازی دیده می شود؛ به عنوان نمونه، حوض ها و مسیرها نسبت به محور اصلی قرینه هستند اما مدل کاشت درختان و نحوه قرارگیری شان قرینه نیست. نوع گیاهان به کار رفته در اینجا به باغ های ایرانی شباهت دارد. اینکه در میان کرت ها (هر یک از بخش های تقریبا مساوی یک مزرعه یا باغچه) آب و آب نما دیده می شود، مکان قرارگیری عمارت اصلی و اندازه تقریبی آن، محصور شدن باغ توسط دیوار از دیگر شباهت های این باغ با باغ های ایرانی ست.
این عمارت در سال 1310 در دوره پهلوی اول ساخته شد و در سال 1315 به بهره برداری رسید. عمارتی که به دیگر خانه ها و باغ های هم عصرش شباهت چندانی نداشت و تا دهه ها (تا اوایل دهه هفتاد) در تملک خاندان شاپوری بود. در انتهای این دهه در سال 1378، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری این عمارت زیبا را از صاحب اصلی خود خریداری کرد و نام این اثر را در سال 1379 در فهرست آثار ملی ایران قرار داد. بعد از خرید خانه توسط سازمان میراث فرهنگی، این مکان به صورت متروکه و تخریب شده درآمد؛ اما چندی بعد به همت سرمایه گذاری خصوصی مرمت و احیا شد و امروزه به عنوان کافه رستوران و نمایشگاه آثار هنری-فرهنگی استان فارس مورد استفاده قرار می گیرد.مجموعه عمارت شاپوری در زمان ساخت خود معماری بسیار بدیع و مبتکرانه ای داشت و جزو اولین بناهایی بود که با این طرح ساخته می شد.
زمانی که به بنای اصلی نگاه می کنید ساختمانی دو طبقه با سقفی شیروانی می بینید. در نمای ساختمان چیزی که بیشتر از همه توجه را به خود جلب می کند، ستون هایی 14 گانه ای ست که به صورت قرینه، گرداگرد بالکن را فراگرفته و جلوه باشکوهی به آن داده اند. در کنار اینها در ضلع جنوب شرقی نمای اصلی، راهرویی سرپوشیده به چشم می خورد که پایه بالکن طبقه اول است. ضلع جنوب غربی بنا نیز به یک بهارخواب اختصاص دارد که به دلیل انفجار، ستون ها و شیروانی های آن از بین رفته است.تزیینات عمارت شاپوری به اندازه معماری آن چشمگیر و تماشایی ست و یکی از جذابیت های این ساختمان باشکوه محسوب می شود. زمانی که از باغ گذر می کنید و به نمای اصلی خانه می رسید، تزیینات بسیار زیبایی مانند کاشی کاری و گچبری توجه شما را به خود جلب می کند. از جمله مشهورترین تزیینات این بنا یک طرح کاشی کاری خوش رنگ با تقلید از نقوش هخامنشی در پاسارگاد است که در پیشانی ساختمان، چشم را به خود خیره می کند. در این کاشی کاری طرحی از انسان بالدار، در مرکز با رنگ های لاجوردی، قرمز، قهوه ای و سفید به چشم می خورد.
ستون های بلند بالکن که به صورت قرینه ساخته شده اند و هر کدام سه قسمت پایه، ساق و سرستون هستند و با جزییات منحصر به فرد خود ساخته شده اند از دیگر زیبایی های بنای شاپوری به حساب می آیند.نقش حمله شیر به حیوان، نقش حافظ و سعدی در دو گوشه، ستون های گچی ایوان طبقه دوم با سرستون به سبک كرنتی (1)، كاشی كاری گل و گیاه بر روی جرزهای ایوان طبقه پایین، آجر تراش های نما، نقش سرباز هخامنشی به صورت كاشی كاری در فضای داخلی با استفاده از تزیینات چوبی در سقف و مناظر نقاشی شده، نقش هایی هستند که این عمارت با آنها آراسته شده و جلوه زیباتری به خود گرفته است.
بیشتر تزیینات بنا شامل کاشی های هفت رنگ، گچبری ها و نقاشی ها می شود؛ اما چیزی که این نوع از تزیین ها را در عمارت شاپوری متمایز کرده است نحوه به کارگیری و استفاده از آنهاست. این اندازه در مورد ویژگی های مختلف معماری و ابداع هایی که در ساخت آن به کار رفته صحبت کردیم. بهتر است کمی هم با معمار هنرمند این ساختمان آشنا شویم و در مورد کارهایی که از خود به یادگار گذاشته است بیشتر بدانیم. حاج ابوالقاسم مهندسی، معمار عمارت شاپوری بود و در سال 1270 در خانواده ای هنردوست در شیراز به دنیا آمد. پدر او مانند خود آقای مهندسی از معماران برجسته شیراز به شمار می آمد و مسجد حاج میرزا هادی از کارهای او بود. حاج ابواقاسم خود فردی باهوش، با ذوق و سیلقه فراوان، سخت کوش و تند مزاج بود و لازمه انجام درست کار را عشق و غیرت می دانست. او تمام دوران زندگی اش را برای عمران و آبادانی شهر مادری اش وقف کرد و در سال 1352 از دنیا رفت.
در کشور ایران، جاذبههای گردشگری بسیاری وجود دارد که شاید همه ما بارها اسم آنها را شنیدهایم و بیتفاوت از کنارشان رد شدهایم، شاید هم فرصت آن پیش آمده که به این مناطق و جاذبههای گردشگری ایرانی سر بزنیم و از آنها بازدید کنیم، آن هم در صورتی که اطلاعات لازم و کاملی درباره آنها نداریم. قطعاً زمانی که یکی از زیباییهای کشورمان را بشناسیم و اطلاعاتی کافی از آن به دست آوریم میتوانیم با تمرکز و البته لذت بیشتری از آن بازدید کنیم و خاطرات شیرینی را برای خودمان و البته اعضای خانوادهمان به جای بگذاریم.
روستای ابیانه از توابع بخش مرکزی شهرستان نطنز در استان اصفهان است که به عنوان یکی از مرتفعترین نقاط مسکونی کشور ایران شناخته میشود. این روستا در واقع در فاصله 40 کیلومتری بخش شمال غربی شهرستان نطنز بوده و در دامنه کوه کرکس قرار دارد که ارتفاع آن به چیزی حدود 2222 متر از سطح دریا میرسد. این روستا در سال 1354 به عنوان یکی از آثار ملی ایرانی به ثبت رسید. روستای ابیانه از نظر تاریخی حرفی برای گفتن دارد.
بررسیهای باستانشناسان نشان میدهد که قدمت روستای ابیانه به چیزی حدود 1500 سال قبل باز میگردد و حتی در آن زمان نیز شهرت خیلی زیادی داشته است. عمارتهای قدیمی روستای ابیانه در زمان سلسلههای سلجوقیان، قاجاریان، ساسانیان و همینطور صفویان طراحی و ساخته شدهاند. به همین دلیل نیز یکی از اصلیترین دلایل جذابیت این روستا، قدیمی بودن آن است. طبیعتاً یکی از بنیادیترین دلایل برای زیبایی و البته شهرت روستای ابیان، معماری زیبا و خیرهکننده آن است.
روستای ابیانه به شکل پلکانی ساخته و طراحی شده است. دلیل آن هم این است که این روستا در دامنه کوه قرار گرفته و شیب این دامنه، امکان ساخت خانههایی خطی را نداشته است. وقتی از دور به این روستا نگاه کنید میتوانید روستاهایی چند طبقه را ببینید که به شکل عجیب و زیبایی ساخته شده ند. نباید نادیده گرفت که سرازیر شدن سیلابها در بستر دره و کوهستانهای مشرف به روستای ابیانه نیز در ساخت پلکانی این روستا تاثیرگذار بودهاند.
در این روستا خانهها با آجر و خشت ساخته شدهاند و اتاقهای آنها با پنجرههای چوبی به شکلهای ارسی، ایوان و همینطور طارمهای چوبی طراحی شدهاند. به همین دلیل است که بافت تاریخی و سنی این روستا حرف اول را میزند. نکته جالب دیگر در رابطه با معماری روستای ابیانه، استفاده از خاک رس است. با سفر به این روستا مشاهده خواهید کرد که نمای خانهها با استفاده از خاک رس پوشانده شدهاند و همین موضوع، نوعی یکدستی و نظم در میان خانهها ایجاد کرده است.
جالب است بدانید که طراحی روستای ابیانه در دل کوهستان به گونهای است که این روستا را از وزش بادهای شدید در امان نگه داشته است و همین مسئله نیز در حفظ بناها و کنترل حرارت نقش بسزایی ایفا کرده است. روستای ابیانه بهطور کلی دارای آب و هوایی معتدل است و از این بابت میتوان شرایط آن را تا حدودی ایدهآل دانست. معمولاً گفته میشود که اقلیم دره ابیانه به صورت ترکیبی بوده و دارای آب و هوای مدیترانهای است.
در طول سال متوسط بیشترین دما در روستای ابیانه به تیر ماه اختصاص دارد و متوسط کمترین دما نیز در دی ماه دیده میشود. در اواخر دی ماه کمکم سرمای هوا کاهش پیدا کرده و با نزدیک شدن به بهار دمای هوای روستای ابیانه افزایش مییابد. گرمای هوا در روستای ابیانه از شروع فصل بهار آغاز میشود و معمولاً تا اواخر تیر ماه نیز ادامه پیدا میکند. بعد از این زمان به تدریج از دمای هوا کاسته میشود و این چرخه به همین منوال ادامه مییابد.
یکی از مسائل مهم در رابطه با آب و هوای روستای ابیانه به بارندگی آن باز میگردد. در این روستا معمولاً بارندگیها در فصل زمستان و به صورت برف رخ میدهند. برفهای نشسته در دامنههای مرتفع این روستا تا مدتی طولانی باقی میماند و کمکم با فرا رسیدن فصل تابستان آب میشوند. باید اعتراف کرد که روستای ابیانه در زمانی که سفید پوشِ برف است نیز زیباییهای حیرتانگیز خود را همچنان حفظ میکند. در نهایت میتوان اضافه کرد که اگر تصمیم سفر به روستای ابیانه را در سر دارید
بهترین فصل برای این بازدید از این روستا بهار و تابستان است. روستای ابیانه علاوه بر بافت تاریخی و زیبای خود جاذبههای گردشگری دیگری را نیز برای مسافران به همراه خواهد داشت که از میان آنها میتوان به خانقاه و همینطور کاروانسراها و اشترخانهها اشاره کرد. خانقاه که مربوط به زمان شاه عباس صفوی است در محله پ خونه قاه یا پس خانقاه قرار دارد و در واقع ساختمانی سه طبقه است که نمای آن آجری بوده و در سردرش نیز طاقهای ضربی و نقاشیهایی مربوط به دوره صفویه دیده میشود.
این خانقاه در گذشته محل استراحت شاهان صفوی در فصل تابستان بوده و صوفیان و درویشان نیز در آن جمع میشدند. همانطور که گفته شد کاروانسراها نیز در روستای ابیانه حرفی برای گفتن دارند. بهطور کلی در روستای ابیانه دو کاروانسرای اصلی وجود دارد که در غرب این روستا بوده و در آنها معاملات پایاپای انجام میشده است. ناگفته نماند که علاوه بر این دو کاروانسرای اصلی، دو کاروانسرای کوچک دیگر نیز در روستای ابیانه وجود دارند که میتوانید از آنها نیز بازدید نمایید.
اشترخانههای روستای ابیانه نیز محلی برای رفت و آمد کاروانهای شتر در زمان قدیم بودهاند. ساختمان این اشترخانهها بزرگ بوده و سقفهای بلندی دارند و معمولاً مالکیت هر کدام از این اشترخانهها به فردی ثروتمند باز میگردد. از آنجایی که روستای ابیانه بهطور سالانه پذیرای گردشگران بسیاری از سراسر ایران و جهان است، امکانات اقامتی در آن در حد قابلقبولی رشد پیدا کردهاند.
روستای ابیانه بهطور کلی دارای دو هتل ویونا و ابیانه است که هر دوی آنها سه ستاره بوده و شرایط خوبی را برای اقامت مسافران فراهم آوردهاند. در کنار این هتلها، خانههایی با همان بافت قدیمی نیز در سراسر روستا وجود دارند که به اجاره گذاشته میشوند و قیمت آنها بنا به شرایطشان متفاوت خواهد بود.
یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری شهر شیراز مسجد نصیرالملک است، مسجدی که سراسر رنگ است و تقدیس و هنر. این مسجد برای تمامی گردشگرانی که قصد سفر به استان فارس و شهر شیراز را دارند در میان اولویتهای بازدید قرار میگیرد و کمتر کسی است که حاضر باشد از آن بازدید نکند. زیبایی معماری این بنا آنقدر زیاد است که باعث شده تبدیل به یکی از مشهورترین مساجد ایرانی شود؛ به همین دلیل نیز در این مطلب تصمیم داریم شما را به مسجد نصیرالملک برده و در آشنایی بیشتر با آن همراهی کنیم.
مسجد نصیرالملک شیراز که از مشهورترین و قدیمیترین مساجد ایرانی به شمار میرود در محله گود عربان شهر شیراز و در جنوب خیابان لطفعلی خان زند و همینطور در جوار آرامگاه شاه چراغ قرار گرفته است. این مسجد به دستور فردی به نام میرزا حسن علی ملقب به نصیرالملک که یکی از بزرگان خاندان قاجار و فرزند میرزا علیاکبر بود ساخته شد و معماری آن نیز بر عهده فردی به نام محمد حسن معمار قرار گرفته است.
فرآیند ساخت این مسجد چیزی حدود 12 سال طول کشید، این یعنی از سال 1294 تا 1305 شمسی زمان برد تا مسجد نصیرالملک به این شکوه و زیبایی دست یابد. این مسجد با داشتن مساحتی در حدود 2890 مترمربع دارای یک در ورودی به کوچه نصیرالملک و دو در ورودی دیگر است که یکی به کوچه جنوبی مسجد و دیگری به امامزاده کنار آن میرسند. جذابیت اصلی این مسجد برای تمامی گردشگرانی که از نقاط مختلف ایران و دنیا پا به آن میگذارند معماری بینظیر و تلفیق فوقالعاده رنگها در این بنا است.
کاشیکاریها و مقرنسکاریهای موجود در مسجد نصیرالملک، آن را تبدیل به یکی از زیباترین و آرامشبخشترین مساجد ایرانی کرده است. بهطور کلی میتوان گفت که مجموعه بناهای مسجد نصیرالملک شامل منزل، مسجد، حمام، آب انبار و... میشوند که بخش زیادی از آن بر اثر مرور زمان و خیابانسازیهای موجود در منطقه تخریب شد و جای خود را به ساختمانهای جدیدتر داد؛ به همین دلیل هم بخش باقیمانده از این مجموعه شامل تالار اصلی، بخشی از حیاط اندرونی، زیر زمین و بخش بیرونی میشود.
بنای مسجد نصیرالملک دارای بخشهای مختلفی است که در ادامه به معرفی تعدادی از آنها میپردازیم. این مسجد بهطور کلی دارای دو ایوان شمالی و جنوبی است که بخش اصلی آن مربوط به بخش شمالی آن است. این ایوان دو شبستان شرقی و غربی دارد که شبستان شرقی مخصوص تابستان و شبستان غربی نیز دارای یک محراب است. ایوان شمالی دارای چیزی حدود 8 متر ارتفاع است و 3 نیم طاق در 3 طرف و 4 غرفه نیز دارد. ناگفته نماند که سقف میانی این بخش نیز مقرنسکاری و کاسهسازی شده است.
زیباترین قسمت مسجد نصیرالملک ایوان مروارید است که در شبستان شمالی این مسجد قرار دارد. در ایوان مروارید کاشیهای تکرنگ فیروزهای وجود دارد که چشمان شما را نوازش میکنند. به علاوه آنکه ستونهای سنگی حجاری شده نیز که با نقشهای هفت رنگ و پیچ و تابهای مخصوص به خود طراحی و معماری بینظیری را به رخ گردشگران میکشد. این ایوان با نام پن کاسه نیز شهرت دارد و دلیل آن هم تورفتگی موجود در طاقهای صحن ایوان شمالی است.
ورودی اصلی این مسجد دارای کاشیهای هفت رنگ زیبایی است که به شکل فوقالعادهای تزئین شدهاند، به علاوه آنکه یک در چوبی نیز در آن به چشم میخورد که در یک قاب سنگی با تزئینات اسلیمی قرار گرفته است. در بالای این چارچوب سنگی کتیبهای کوچک از جنس سنگ قرار گرفته است که بر روی آن اشعاری از شوریده شیرازی به همراه تاریخ ساخت مسجد به خط نستعلیق نوشته شده است.
با وارد شدن از بخش ورودی اصلی پا به یک هشتی خواهید گذاشت که دارای پیچی 90 درجه بوده و شما را از یک دالان 20 متری عبور میدهد. در این دالان طرحهای حکاکیشده بر روی دیوار و کاشیکاریهای گرهچینی چشمان شما را نوازش میکند. در داخل مسجد نور خورشید از میان شیشههای رنگین میگذرد و این بنا را تبدیل به یک اثر هنری حیرتانگیز میسازد.
انعکاس رنگی این نور بر روی دیوارهها و فرشهای کف مسجد آن قدر فضای لطیفی را میسازد که شکوه مسجد را چندین و چندبرابر کرده و هنر معماری را در کنار قداست این بنا به رخ گردشگران میکشد. بهطور کلی استفاده از این نوع از شیشههای رنگی در طراحی و معماری ایرانی شایع است، اما شاید چنین نمونهای را کمتر بتوان در میان مساجد دید و از آن لذت برد؛ به همین دلیل است که طراحی و معماری این مسجد بهطرز شگفتانگیزی محبوب و مشهور شده است.
ساعت کار و امکان بازدید از مسجد نصیرالملک شیراز از 7 صبح تا 5 بعد از ظهر است و معمولاً به جز تعطیلاتی از جمله اربعین، تاسوعا و عاشورا، شهادت امام علی، رحلت پیامبر، رحلت امام خمینی و شهادت امام جعفر صادق، تعطیلی دیگری در طول سال ندارد. معمولاً توصیه میشود که بازدیدکنندگان برای مراجعه به این مکان در بهترین زمان بازدید، یعنی از صبح تا ظهر اقدام کنند و برای این بازدید نیز چیزی حدود حداقل یک ساعت زمان بگذارند.
زیبایی مسجد نصیرالملک میتواند شما را در عکاسی کردن و به یادگار گذاشتن این لحظات خاطرهانگیز یاری کند. برای بازدید از مسجد نصیرالملک وسایل نقلیه بسیاری وجود دراد که راحتی مسافران را فراهم میکند. به علاوه اینکه این مسجد دارای امکانات دیگری از جمله دستشویی، اقامتگاه، رستوران، بوفه و... نیز هست و از داشتن پارکینگ نیز محروم است؛ در نتیجه مسافران میتوانند با خیال راحت به این مسجد مراجعه کرده و ساعات دلچسبی را با خانواده خود وقت بگذرانند و از زیباییهای این بنای تاریخی لذت ببرند.
اگر موقعیت هتل برای اقامت در طول سفر استانبول برای شما مهم بوده و به دنبال هتلی هستید که نه تنها موقعیتی عالی داشته باشد بلکه دسترسی به جاذبه های شهر را آسان نماید، هتل پورت بسفروس استانبول برای شما مناسب است.
رستوران هتل به زیبایی طراحی شده و نمایی عالی از شهر را ارائه می دهد. همچنین کارکنان مهربان و خوش برخورد هتل تمام سفارش های شما را به خوبی انجام می دهند و زبان انگلیسی می دانند. هتل پورت بسفروس استانبول Port Bosphorus Hotel به مهمانان و گردشگران کمک نموده تا بهتر با شهر استانبول آشنا شوند و حتی با کمی پیاده روی خود را به جاذبه هایی مانند برج گالاتا یا خیابان استقلال برسانند.
هر آنچه اینجا خواهید داشت، از امکانات رفاهی و خدماتی گرفته تا امکانات تفریحی را خواهید خواند. با تمام امکاناتی که میز پذیرش ارائه می دهد، آشنا خواهید شد. تصاویر رستوران هتل را خواهید دید و با منوی آن آشنا خواهید شد. تعداد، انواع و امکانات رفاهی و بهداشتی درون اتاق ها را خواهید خواند. همچنین از امکانات نظافتی درون اتاق ها مطلع خواهید شد. چگونگی دسترسی به جاذبه های استانبول را از این هتل 4 ستاره می خوانید.
با موقعیت و آدرس هتل هم در انتهای مطلب معرفی هتل پورت بسفروس استانبول آشنا خواهید شد. اقامت کودکان زیر 6 سال در این هتل رایگان خواهد بود. نوزادان زیر 2 سال فضای خواب مانند گهواره رایگان خواهند گرفت. کودکان زیر 12 سال نیز از تخفیف برخوردار خواهند شد. اگر حیوان خانگی دارید، نمی توانید با خود به اینجا بیاورید. حداقل سن ورود به هتل بدون بزرگسال، 18 سال تمام است. اگر به تخت اضافه درون اتاق ها نیاز دارید، حتما به میز پذیرش اطلاع دهید.
اینجا هتل تراس هایی دارد که با گلدان ها و گیاهان زیبا تزئین شده و نمایی از شهر استانبول و دریا را به شما ارائه می دهد. اگر به دنبال تورهای پیاده روی و آشنایی با محیط اطراف هستید، می توانید با پرداخت مبلغی از میز تور هتل بخواهید. تقریبا تمام مواد غذایی مانند نوشیدنی ها و میوه ها یا کیک ها و شیرینی ها باید خریداری شوند و تنها بطری های آب معدنی درون اتاق ها رایگان خواهد بود.
در این ساختمان 11 طبقه کافی نت خواهید داشت. همچنین رستوران و تراس هایی که با باغ و گلدان های زیبا طراحی شده، برای خدمات رسانی به تمام مهمانان آماده هستند. دسترسی به حمام عمومی ترکی دارید و اگر سونا و جکوزی بخواهید با پرداخت هزینه اش، استفاده خواهید نمود. هتل پورت بسفروس استانبول تورهای پیاده روی نیز دارد. رستوران هتل انواع غذاهای ترکی را برای ناهار و شام آماده و سرو می کند.
برای صبحانه هم تمام مهمانان می توانند هر روز صبح، از ساعت 7 صبح تا ساعت 10 به سالن رستوران و بوفه صبحانه را آماده می نماید. فضای کافه ای نیز درون هتل طراحی شده که جدا از رستوران بوده و مهمانان به راحتی می توانند از این فضا استفاده کنند. شبانه روزی سفارش خود را مطرح کنید و میوه و شیرینی های ترکی هم خریداری کنید. از آنجایی که هتل پورت بسفروس استانبول در محله مدرن استانبول قرار گرفته است، تنها با 300 متر پیاده روی می توانید از استانبول جدید دیدن کنید.
دانشگاه های این شهر به همراه موزه ها و خیابان هایی همانند خیابان فرانسوی تا را با 5 دقیقه پیاده روی در مسیر خود خواهید دید. همچنین بیمارستان ها و مراکز درمانی آلمانی و حمام ترکی گالاتاسارای هم تنها 600 متر تا هتل فاصله دارند. برای خرید به مرکز خرید دمیرورن بروید که در 800 متری شما قرار گرفته است. نزدیک ترین ایستگاه مترو به این هتل 4 ستاره هم در 80 قدمی هتل قرار گرفته است.