چای رویبوس از نظر تکنیکی واقعاً چای نیست بلکه از یک بوته ی قرمز رنگ حاصل می شود که خاصیت آنتی اکسیدانی فوق العاده ای دارد. این چای، رنگ قرمز جذاب و عطر و بوی دیوانه کننده ای دارد و ادعا می شود که می تواند استرس را کاهش داده و مانند یک ضدسرطان عمل کند. برخلاف چای سفید، سبز و سیاه که همه از همان گیاه به دست آمده است، چای رویبوس از یک درختچه ی جارو مانند حاصل شده است. در واقع رویبوس از بوته های قرمزی در آفریقای جنوبی درست می شود و بدون کافئین است، بنابراین برای خانم هایی که باردارند و می خواهند مصرف کافیئن شان را کاهش دهند بسیار عالی است.
چای رویبوس علاوه بر توانایی مقابله با سرطان، افسردگی و آسم، به داشتن پوستی سالم تر و زیباتر کمک می کند. نوشیدن چای رویبوس نه تنها حال شما را بهتر می کند بلکه زیبایی پوست شما را هم افزایش می دهد این چای شامل آنتی اکسیدان هایی است که بدن را از تخریب رادیکال های آزاد نجات می دهد و باعث نجات جان انسان ها از بسیاری از بیماری ها از جمله سرطان می شود. این چای فاقد کافئین است و دستگاه عصبی را آرام می کند. فواید چای رویبوس بسیار فراوان است و به دلیل سرشار بودن از آنتی اکسیدان ها و مواد معدنی، گزینه ی بسیار سالمی برای طرفداران چای است.
چای رویبوس علاوه بر توانایی مقابله با سرطان، افسردگی و آسم، به داشتن پوستی سالم تر و زیباتر کمک می کند. نوشیدن چای رویبوس نه تنها حال شما را بهتر می کند بلکه زیبایی پوست شما را هم افزایش می دهد. به درمان اگزما و آکنه کمک می کند، مطالعات نشان می دهند که چای رویبوس برای درمان مشکلات مختلف پوستی همچون اگزما و آکنه مفید است. شواهد نشان می دهند که نوشیدن و مصرف موضعی چای رویبوس در افراد دارای آکنه، به کاهش جوش های صورت آن ها کمک می کند. با این که تحقیقات در مورد نحوه ی عملکرد چای رویبوس در این مورد ادامه دارد، دانشمندان بر این باورند که میزان فلاوونوئید بالای چای رویبوس بدن را به نابود کردن عوامل بیماری زای مزاحم تحریک می کند.
دلیل آن هر چه که باشد، واضح است که چای رویبوس به بهبود سلامت پوست در افراد دارای مشکلات پوستی کمک می کند. در نتیجه به زیبایی پوست شما کمک می کند. از پیری زودرس پوست جلوگیری می کند چای رویبوس سرشار از آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز است. این آنزیم یک ماده ی ضد پیری فوق العاده است. آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز برای تولید طبیعی سلول های پوستی لازم است و بالا بودن سطح آن در چای رویبوس، سلامت پوست مصرف کنندگان این چای را تضمین می کند. آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز با خنثی کردن فعالیت رادیکال های آزاد، با چین و چروک های پوست نیز مقابله می کند. به همین دلیل، چای رویبوس برای کسانی که می خواهند سرعت فرآیند پیری پوست خود را کاهش دهند، گزینه ای عالی است.
ضد حساسیت و آنتی باکتریال است یکی دیگر از فواید چای رویبوس خواص ضدحساسیتی آن است. این خاصیت اهمیت ویژه ای برای دنیای محصولات آرایشی و بهداشتی دارد زیرا تولیدکنندگان این محصولات همیشه به دنبال تولید محصولاتی هستند که برای انواع پوست ها مناسب باشند. خاصیت ضدباکتریایی چای رویبوس نیز یکی دیگر از مزیت های آن است که به درمان و تسکین عفونت های باکتریایی پوست کمک می کند. چای رویبوس علاوه بر همه ی این فواید، سرشار از مواد معدنی و ویتامین هایی (به خصوص روی و ویتامین C) است که سلامت پوست را بهبود می بخشند. بنابراین با پیوستن به مصرف کنندگان چای رویبوس، از فواید آن بهره مند شوید. از رشد سلول های چربی ساز جدید جلوگیری می کند این چای قرمز و شیرین که از بوته ی گیاه رویبوس به عمل می آید بسیار قوی و سوزاننده ی چربی است.
بر طبق تحقیقات محققان آفریقای جنوبی، پلی فنول ها و فلاوونوئیدهای موجود در این گیاه تا 22 درصد مانع از آدیوپوجنسیس- شکل گیری بافت های چربی- می شود. این مواد شیمیایی هم چنین به سوخت و ساز چربی کمک می کنند. رویبوس ضد التهاب است این چای حاوی اسپالاتین و نوتوفاگین است، دو ماده ای که خاصیت ضد التهابی دارند. فلاوونوئید موجود در رویبوس خاصیت ضدالتهابی خود را نشان داده است و می تواند مشکلات پوستی مانند روزاسه و آکنه را درمان کند و در درمان گرفتگی های عضلانی شکم مفید واقع شوند.
دارچین یا به صورت چوب است و یا گَرد و جزو اصلی تمامی غذاهایی است که چاشنی ادویه دارند. دارچین دارای مقادیر زیادی کلسیم، فیبر و منگنز است و خواص مفید بسیاری دارد. اما اگر زیاد مصرف شود میتواند برای سلامتی شما خطرناک باشد. در ادامه این نوشتار به عوارض جانبی مصرف بیش از اندازه آن میپردازیم.
مشکلات قلبی
مصرف زیاد دارچین باعث افزایش ضربان قلب میشود و به همین دلیل برای کسانی که مشکلات قلبی دارند خطرناک است. روغن دارچین اگر رقیق نشده باشد میتواند به بالا رفتن ضربان قلب به ویژه در کودکان منجر شود. مصرف محلول ۲ درصد روغن دارچین برای همگان بی خطر است.
افزایش حرارت بدن
مصرف زیاد دارچین همچون فلفل، گل کلم، لابستر، قهوه، زنجبیل، سیر، برنج ، پیاز و کدو میتواند حرارت بدن را به شدت بالا ببرد. در صورت امکان، از خوردن چیزهایی که حرارت بدن را بالا میبرند باید پرهیز کرد. مصرف دارچین میتواند باعث افزایش حرارت بدن شود و موجب واکنشهایی همچون ترک خوردن لب، تاول دهان و دور چشم و جوش زدن شود. خوردن دارچین در زمستان به دلیل سرمای هوا با خطرات کمتری همراه است، اما در تابستان میتواند عوارض شدید داشته باشد. به زنان میانسال توصیه میشود که از مصرف دارچین خودداری کنند.
آلرژی
بعضی به دارچین حساسیت دارند و این ممکن است به یکباره پیش بیاید. عوارض آلرژی همچون آبریزش بینی، چشمان مرطوب، درد معده و جوش صورت و دست است. تنگی نفس هم یکی دیگر از عوارض آلرژیک دارچین است، اما این عوارض چندان شدید نیست.
رقیق سازی خون
دارچین کاسیا خاصیت رقیق کنندگی خون را دارد و از آن برای جلوگیری از لخته شدن خون استفاده میکنند. به همین دلیل افرادی که از داروهای رقیق کننده خون استفاده میکنند نباید دارچین بخورند.
برای حاملگی مضر است
دارچین برای زنان حامله خوب نیست. دارچین میتواند باعث درد زایمان زودهنگام و باز شدن دریچه رحم شود. دارچین دوای خوبی برای دل درد و باد معده است، اما اگر این عوارض با حاملگی همراه باشد باید از مصرف دارچین خودداری کرد. مصرف کم چای دارچین بی ضرر است، اما بهتر است خطر نکنید. خوردن قرص دارچین یا استنشاق عطر دارچین هنگام حاملگی اصلاً توصیه نمیشود.
کاهش شدید قند خون
مصرف زیاد دارچین سیلان باعث پایین آمدن قند خون و احساس سرگیجه میشود. مطمئن شوید که بیش از دو سه قطره روغن دارچین را در چای خود نریخته باشید، زیرا بر شما اثر خواهد گذاشت.
بروز مشکلات پوستی
پوست شما بعد از دست زدن به فلفل یا چیلی چه حالتی خواهد داشت؟ آیا پوست شما نخواهد سوخت؟ روغن دارچین خالص هم همین حالت را ایجاد میکند.
تضاد با آنتی بیوتیک
دارچین مانند آنتی بیوتیک عمل میکند. به همین دلیل اگر آنتی بیوتیک مصرف میکنید، خوردن دارچین میتواند تعارض ایجاد کند، زیرا دوز آن دو برابر میشود و به همین دلیل مصرف دارچین توصیه نمیشود.دارچین خواص خوبی دارد اما باید در مصرف آن میانه روی کرد.
گیاهانی که در باغچه یا پشت پنجرهتان میکارید، میتوانند بسیاری از مشکلات پوستی از جوش گرفته تا قارچ انگشت پایتان را درمان کنند. کاشتن آنها به دست خودتان نه تنها میتواند کنترل شما را روی کیفیت و خلوص آن بیشتر کند، بلکه تجربه یک درمان موفق را نیز برای شما امکانپذیر میسازد.اینکه مراحل ساخت یک محصول خانگی برای درمان پوست خود را ببینید، حس خیلی خوبی دارد. در این شرایط، حس عمیقتری نسبت به خود محصول پیدا خواهید کرد. همانطور که آلوئهورا برای سوختگی، گزش حشرات و خارش کاربرد دارد، بسیاری از گیاهان دیگر نیز چه در خانه کاشته شوند چه در بیرون از خانه، فواید زیادی دارند.
۱ آویشن
آویشن مثل سایر گیاهان همخانوادهاش مانند رزماری، مریم گلی و اسطوخودوس عطری بسیار قوی دارد و سرشار از ترکیبات فنلی است. بر اساس مطالعات انجام شده در انگلستان، آویشن باکتریهای پروپیونی باکتریوم آکنه (باکتری به وجود آورنده جوش) بیشتری را نسبت به بنزویل پروکساید (ماده موثر در کرمهای ضد جوش) از بین میبرد.گیاه آویشن به آفتاب کامل و خاک خشک نیاز دارد. برگها را به مدت ۲ هفته در سرکه سیب خانگی خیسانده و سپس آن را صاف کنید. شما میتوانید آن را فقط برای جوش به کار ببرید یا برای کل صورت به صورت روزانه استفاده کنید.
۲ برگ بو
این برگ خوشبو که آن را به سوپ خود اضافه میکنید، میتواند باعث سرعت بخشیدن به بهبود زخم از طریق افزایش تولید کلاژن و فروکش کردن التهاب شود. برگ بو همچنین خاصیت ضدباکتریایی و ضدقارچی دارد.گیاه برگ بو به میزان زیادی به نور خورشید و خاک مرطوب نیاز دارد. برگها را در یک خشککن گرم به مدت ۱۲ ساعت خشک کنید و سپس به مدت ۱ ماه در روغن زیتون بخیسانید. سپس آن را صاف کرده و مستقیما روی ناحیه آسیبدیده قرار دهید.
۳ بابونه
شما ممکن است چای این گیاه را درست کنید و برای خواب بهتر، شبها آن را بنوشید. اما این گلهای سفید و زرد خاصیت ضد التهابی دارند که قرمزی صورت را کاهش داده و حساسیت پوستی را از بین میبرند. در یک مطالعه در برزیل، گونه آلمانی بابونه زخم را با سرعتی بیشتر نسبت به کورتیکو استروئید(کورتون) بهبود میبخشد.بابونه اگر در آفتاب قرار بگیرد به مراقبت بیشتری نیاز دارد. بعد از اینکه گلها شکوفا شدند، آنها را در یک خشککن گرم به مدت ۱۲ ساعت خشک کنید و در روغن زیتون به مدت ۱ ماه بخیسانید. اگر مستعد آکنه هستید، از روغن جوجوبا استفاده کنید. برای این کار، آن را صاف کرده و سپس استعمال کنید.
۴ گشنیز
گشنیز بسته به ذائقه شما میتواند بسیار خوشبو یا بسیار بدبو باشد. اما بدون در نظر گرفتن ذائقه، شما میتوانید از خاصیت آنتی سپتیک و ضدقارچی آن برای از بین بردن لکههای پوستی خود استفاده کنید. در یک مطالعه در اسکاتلند، نشان داده شددکه روغن اسانسی گشنیز میتواند رشد ۲۶ گونه میکروارگانیسم را محدود نماید.گشنیز را در یک محل آفتابگیر کشت داده و به خوبی آب بدهید. به میزان مساوی از برگهای تازه گشنیز و آبلیمو را در هاون ریخته، بکوبید و مخلوط را روی جوشهای سر سیاه پوست خود قرار دهید و بعد از ۳ تا ۵ دقیقه آبکشی کنید.
۵ گل بیصبر زینتی یا گل حنا
قارچ ناخن نه تنها خیلی شرمآور است، بلکه به سختی درمان میشود. گل حنا که سالانه شکوفه میدهد، نقش بهسزایی در مرتفع کردن قارچ ناخن دارد. برای کشت این گل، باید آن را در خاک مرطوب بکارید و زیر نور خورشید بگذارید.برای استعمال، گل حنا را به مدت ۲ هفته در سرکه بخیسانید و سپس ناخنهای خود را به صورت روزانه در محلول حاصل بغلتانید. برای سرعت بخشیدن به روند درمان بهتر است شبها قبل از خواب این کار را بکنید و ناخنها را با پوششهای پلاستیکی بپوشانید.
۶ گل همیشه بهار
مطالعه اخیر محققان در استرالیا نشان داده که عصاره این گیاه، سلولهای پوست را از چین و چروکهایی که در اثر رادیکالهای آزاد به وجود میآید، محافظت میکند. محققان، آنتی اکسیدانها -اسیدهای فنولیک و فلاونوئید گلیکوزید– موجود در گلبرگهای نارنجی و زرد گل همیشه بهار را عامل این اثر معرفی کردهاند.این گیاه در نور کامل یا نسبی خورشید و خاک مرطوب رشد میکند. گلها را به مدت ۱۲ ساعت در خشککن گرم خشک کرده و سپس در روغن رز برای مدت ۱ ماه قرار دهید. آن را صاف کرده و به صورت روزانه دور چشم خود بمالید تا از شر خطوط پاکلاغی خلاص شوید.
بیلیروبین یکی از پیگمانهای زرد رنگ صفراوی است که از شکست و تجزیه طبیعی هموگلوبین حاصل میشود و عامل رنگ زرد ادرار و رنگ قهوهای مدفوع است. در افراد بزرگسال و بعضی از نوزادان بیلی روبین توسط کبد پردازش میشود و سپس از طریق روده خارج میشود. اما کبد بسیاری از نوزادان توانایی حذف کامل بیلی روبین را ندارند و دچار زردی میشوند.
در اغلب موارد زمانی که نوزاد شروع به تغذیه میکند، کبدش رشد میکند و به صورت طبیعی این ماده را از بدن خارج میکند و این مسئله در عرض 2 تا 3 هفته رفع میشود. اگر این مشکل بیش از سه هفته طول بکشید ممکن است باعث ایجاد مشکلهای دیگر شود. سطح بالای بیلی روبین موجود در بدن میتواند کودک را در معرض خطر ناشنوایی، فلج مغزی یا سایر انواع آسیب مغزی قرار دهد. پزشکان توصیه میکنند که همه نوزادان قبل از ترخیص از بیمارستان و از 3 تا 5 روزگی برای زردی مورد آزمایش قرار بگیرند.
کدام نوزادان بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به این مشکل هستند؟ نوزادان نارس (نوزادانی که زودتر از 37 هفته بارداری متولد شدهاند). نوزادانی که به میزان کافی شیر مادر دریافت نمیکنند. نوزادانی که گروه خونیشان با گروه خونی مادرشان سازگار نیست. کودکانی که نوع خون آنها با مادرنشان سازگار نیست، میتوانند آنتی بادیهایی تولید کنند که بتوانند گلبولهای قرمز خود را از بین ببرند و باعث افزایش ناگهانی میزان بیلی روبین شوند.
اولین نشانه زردی، زرد شدن رنگ پوست و چشم نوزاد است. زرد شدن ممکن است 2 تا 4 روز بعد از تولد خود را نشان دهد و معمولا در ابتدا در صورت مشخص میشود. میزان بیلی روبین معمولا سه تا هفت روز بعد از تولد به بیشترین حد خود میرسد. همچنین اگر انگشت خودتان را روی قسمتی از بدن نوزاد فشار دهید و آن قسمت زرد شود، بهاحتمال زیاد او دچار زردی شده است.
همانطور که گفتیم زردی مشکلی است که برای خیلی از نوزادان ممکن است به وجود آید و به صورت طبیعی بعد از گرفتن شیر مادر و شروع تغذیه از بین برود اما گاهی هم ممکن است ماندگار شود و مشکلات جدیتری را برای نوزادتان به وجود آورد. در صورتی که تب نوزاد از 38 درجه بیشتر شد، زردی او گستردهتر و شدیدتر شود. درصورتی که نوزادتان به درستی غذا نخورد، بیحال بوده و گریههای شدیدی هم داشته باشد بهتر است او را نزد پزشک ببرید. اما توصیه ما به شما این است که در هر صورت با پزشک نوزادتان در این باره مشورت کنید و راهکارهای او را برای درمان زردی نوزاد پیش بگیرید.
همه دخترها و پسرهای دم بخت، فقط و فقط به خوشبختی در زندگی مشترک فکر می کنند و هیچ جوانی برای طلاق گرفتن، ازدواج نمیکند! شاید برای شما هم جالب باشد که از کمترین و بیشترین میزان آمار طلاق در کشورهای مختلف دنیا مطلع شوید که به تازگی منتشر شده است.
طبق بررسیها، هرچند ایران جزو 10 کشوری است که کمترین میزان آمار طلاق را در دنیا دارد اما نباید از کنار همین نرخ طلاق 22 درصدی اعلام شده هم به سادگی گذشت. به بهانه همین آمار منتشر شده، در ادامه مطلب به این سوال پاسخ خواهیم داد که دخترها و پسرهای دم بخت باید چه بکنند که در آینده نزدیک به این آمار نیفزایند؟ راه حل، سخت نیست اما دقت زیادی می خواهد.
ازدواج کردن به محض عاشق شدن!
یکی از مهمترین عوامل افزایش آمار طلاق در این سالها، ازدواجهای نامناسب و ناهمگون بوده است. جالب این که در یک ازدواج نامناسب و ناهمگون حتی اگر مهارت آموزی هم انجام شود، باز هم نتیجه تغییر نمیکند چراکه خانه از پای بست ویران است. به طور قطع دخترها و پسرها برای این انتخاب مهم، به کمک و همراهی نیاز دارند تا بتوانند به درک درستی از ازدواج برسند و درگیر انتخابهای احساسی و عجولانه نشوند.
حال این که چگونه به این دختر یا پسر کمک شود، میتواند سرنوشت ساز باشد. در بسیاری از موارد حتی خانوادهها هم آگاهی و مهارت لازم را برای این کار ندارند یا به جای آنها تصمیم می گیرند. تبیین معیارها و ملاکهای صحیح انتخاب همسر برای جوانان و فراهم کردن امکانات و مراکز تخصصی مجاز برای راهنمایی و مشاوره پیش از ازدواج یک ضرورت انکار ناپذیر است.
به شناخت کافی نرسیدن در خواستگاری
ازدواج بدون آگاهی کافی از خود و طرف مقابل، اولین دلیل برای بروز مشکلات در زندگی مشترک است چراکه وقتی دختر یا پسر از ویژگیهای فردی و شخصیتی خود شناخت لازم را نداشته باشد، نمیتواند چشم انداز روشنی از اهداف و برنامههایش ترسیم کند. همچنین وقتی یک فرد معیار و ملاکی برای ارزیابی و سنجش طرف مقابل نداشته باشد چگونه میتواند او را بیازماید؟
چگونه است که ما برای سنجش یک نمره درسی، آزمون طراحی میکنیم ولی برای چنین انتخاب مهمی بر اساس حدس و گمان، شنیدهها و ظواهر و احساس عمل میکنیم؟! بسیاری از دخترها و پسرها هیچ گونه اطلاعاتی راجع به جنس مخالف ندارند و نمیدانند که ویژگیهای شخصیتی، سلایق، انتظارات و دیدگاههای طرف مقابلشان با آنها فرق میکند بنابراین آنها را با دیدگاه خودشان ارزیابی می کنند و این جاست که نتیجه مطلوب حاصل نمیشود و این یعنی شروع اختلافات و ناسازگاریها.
بی توجهی به اهمیت یادگیری مهارتهای ارتباطی
سومین دلیل شکست خوردن یک ازدواج، نداشتن مهارتهای لازم از سوی زن و شوهر است. همان طور که اگر یک کارگر بدون ابزار کافی وارد محل کار شود، نمیتواند کار خود را پیش ببرد، یک زن و شوهر هم اگر بدون داشتن مهارت و تواناییهای کافی در زمینههای ارتباطی و حل مسئله وارد زندگی مشترک شوند نمیتوانند با یکدیگر ارتباط موثر برقرار کنند و در نتیجه مشکلات به جای حل شدن روز به روز پیچیدهتر و گستردهتر میشود.
زوجها برای ادامه یک ارتباط رضایت بخش باید از مهارتهای زندگی مانند گفت وگو، گوش دادن و توانایی حل مسئله آگاهی داشته باشند زیرا وجود مشکل و اختلاف سلیقه در زندگی طبیعی است ولی نکته حائز اهمیت نحوه برخورد با این مشکلات است. گفت وگو یک عامل مهم در ازدواج موفق و زندگی مشترک است. زوجهایی که بیشتر اهل گفت وگو هستند، توانایی حل مسئله را نیز دارند.
آشنا نبودن با تفاوتهای جنسی زن و مرد
ما نمیتوانیم درک متقابل زن و شوهر از یکدیگر را که سبب آرامش آنها می شود، از غرایز جنسی تفکیک کنیم. این ها درهم تنیده هستند و روی هم تاثیر می گذارند. درک جنسی و عاطفی همسر، انسان را به آرامش میرساند و اگر در ارضای غرایز جنسی هر یک مشکلی وجود داشته باشد، روی روابط زناشویی آنان تأثیر فراوانی میگذارد.
باید توجه کرد که اگر ارضای غرایز جنسی در زندگی زناشویی اصل نباشد، حداقل چسب زندگی است و باعث میشود زن و شوهر بیشتر در کنار هم احساس صمیمیت و آرامش کنند و از یکدیگر لذت ببرند. عدهای تصور میکنند که با خواندن چند مطلب یا دیدن چند کلیپ از این ماجرا اطلاعات کافی کسب کردهاند در صورتی که نحوه ارضای غرایز جنسی در زن و مرد کاملاً با هم متفاوت است.
نداشتن حس مسئولیت پذیری
یکی دیگر از دلایل شکست در ازدواج و رسیدن به جدایی در چند سال گذشته، نداشتن بلوغ فکری و عاطفی و کاهش چشمگیر حس مسئولیت پذیری بین جوانان است. به نظر میرسد هر چقدر شرایط ازدواج و انتخاب همسر، انتخاب شغل و اداره زندگی مشترک مشکلتر و سختتر شده است، به همان نسبت وابستگی افراد به خانوادههای خود بیشتر شده است زیرا احساس میکنند که به تنهایی از عهده این مسئولیت سنگین بر نمیآیند. به تدریج نداشتن استقلال باعث میشود که فرد بخشی از مسئولیت خود را به گردن خانواده و دیگران بیندازد و به محض قرار گرفتن در تنگنا به طلاق فکر کند.
اگر با کسی آشنا شدهاید که شخصیت مشابهی با شما دارد دلیل نمیشود رابطهتان رابطهای شاد و رضایتبخش باشد. همانطور که همهی ما میدانیم، عشق چیز پیچیدهای است. این در ذات ماست که به دنبال کسی باشیم که مشابه ما باشد، اما این دلیل نمیشود که کسی با ویژگیهای شخصیتی مشابه ما، همان کسی باشد که رابطهای شاد و سالم را با او تجربه کنیم. مطالعات پیشین چنین نشان داده بودند که تشابه شخصیتی، کلید یک رابطهی شاد است، اما پژوهشهای جدید، چیز دیگری میگویند.
مطالعهای در سال 2019 که در نشریهی Research in Personality منتشر شده نتیجه گرفته است که تشابه شخصیتی، کلید سازگاری همسران نیست. در این مطالعه، محققان 2578 زوج را تحت نظر گرفتند تا تاثیر شخصیت آنها بر کیفیت رابطهشان را مشخص نمایند. ضمنا در این پژوهش، تشابهات میان شخصیتهای همسران و تاثیر این تشابه بر کیفیت رابطهشان مورد بررسی قرار گرفت. اینطور که معلوم شد، فاکتور تشابه، تاثیر بسیار اندکی بر کیفیت کلی رابطهی زوجین داشته است.
ویژگیهای قابل توجهی که در یک رابطهی شاد نقش دارند شامل احترام، اطلاعات فرهنگی، صبر و درک میشوند. درست است که آشنا شدن با کسی که تا حدودی شبیه شما باشد فوایدی دارد، اما لزوما تضمین کنندهی یک رابطهی شاد نیست. بودن با کسی که مشابه ماست، احتمال ثبات را در رابطه افزایش میدهد، زیرا میتوانیم گفتگوهایی موثر و نتیجه بخش با هم داشته باشیم و کمتر دچار اختلاف نظر شویم و کارمان به جنگ و دعوا نکشد.
البته بر اساس یافتههای جدید شما با وجود تفاوتهای شخصیتی هم میتوانید به ثبات در رابطه برسید و گفتگوهای موثر با هم داشته باشید، به این شرط که باوجدان و انعطاف پذیر باشید؛ بنابراین شادی در رابطه به این برمیگردد که چه ویژگی شخصیتی در خودتان و همسرتان را بیشتر از همه میپسندید و برایتان ارزشمند است، چگونه با هم ارتباط برقرار میکنید و چقدر میتوانید مثل یک تیم با هم برای زندگیتان تلاش کنید، تشابه شخصیتی لزوما قرار نیست شما را به جایی برساند.
رابطه با کسی که شخصیتی مشابه خودتان دارد، مزایا و معایبی دارد. بودن با کسی که خیلی شبیه شماست قطعا گاهی میتواند به درک بهتر منجر شود، مخصوصا در شروع یک رابطهی جدید. اما تشابهات شخصیتی برای شادی یک رابطه در بلند مدت ضروری نیست. ازدواج با کسی که شخصیت مشابهی با شما دارد شاید از خیلی جهات خوب باشد، اما واضحترین امتیاز چنین ازدواجی این است که دنیا و پیرامونتان را مثل هم میبینید.
نگرش شما به دنیا یکجور است و مسائل دنیا را مثل هم قضاوت میکنید و راه حلهایتان شبیه هم است. اگر بخواهید همسرتان را در مورد چیزی متقاعد کنید خوب میدانید از چه شیوهای استفاده کنید و کلامتان چگونه باشد. در صورت بروز اختلاف، راحتتر میتوانید بحث را کنترل کنید و پیش ببرید. این امتیاز بسیار بزرگی است که بدانید چگونه در مورد مسائل بزرگ و مهم زندگیتان با هم ارتباط برقرار کنید.
بزرگترین عیب ازدواج با کسی که شخصیت یکسانی با شما دارد باز هم این است که دنیا را یکجور میبینید و همانطور که گفتیم دیدتان به مسائل پیرامون و پیدا کردن راه حلها یکسان است، اما مشکل اینجاست که اگر هر دوی شما اشتباه کنید و تصمیم اشتباه بگیرید چطور؟ از آنجایی که شما و همسرتان مسائل را از یک زاویه میبینید، بررسی و قضاوتتان هم یکسان است و این ممکن است باعث شود تلاشهای اشتباهتان پیرامون یک مسئله، گرفتار یک سیکل معیوب شود و هیچکدامتان سراغ ایدهی جدیدی نروید.
هرچند خیلی خوب است که نظرات مشابهی با همسرتان داشته باشید، اما آن سوی ماجرا این است که نقصها و ایرادهایتان نیز شبیه هم است. نتیجهی چنین حالتی این است که اشتباهات تان دو برابر میشود، زیرا هیچکس نیست که بگوید یا نظر بدهد که انتخاب یا تصمیمتان نادرست است. همهی ما در زندگی به کسی در کنار خود نیاز داریم که وقتی عصبی هستیم آراممان کند، وقتی اشتباهی میکنیم تذکر بدهد و علامتها و زنگ خطرها را به ما یادآوری کند.
همسرانی که شخصیتی شبیه هم دارند، معمولا هدفهایشان در زندگی شخصی و حرفهای نیز یکسان است، اما این تشابه میتواند آنها را به رقیب هم نیز تبدیل بکند. ممکن است شروع کنید به مقایسه کردن خودتان با هم، اینکه چه کسی در این هدف مشترک اول برنده میشود یا بهتر به نتیجه میرسد و همهی اینها میتوانند حس حسادت و یا حتی خشم نیز ایجاد کنند.
وقتی از یک رابطه صحبت میکنیم، نمیتوانیم فقط از تفاوتها و تشابهات به تنهایی حرف بزنیم، بلکه باید ببینیم این تفاوتها چگونه میتوانند همدیگر را تکمیل کنند. یکی از امتیازات تفاوتهای شخصیتی میان همسران این است که میتوانند در برخی از زمینهها همدیگر را تکمیل کنند. ما اغلب میشنویم که متضادها همدیگر را جذب میکنند و گاهی این موضوع صحت دارد.
دو نفر با شخصیتهای متفاوت ممکن است از یک سری از فعالیتهای سرگرم کننده لذت ببرند، اما در حل مسائل مالی و یا سایر جنبههای یک زندگی مشترک، اختلاف نظر داشته باشند. رابطه با کسی که شبیه شما نیست، با توجه به اینکه کمکتان میکند همدیگر را تکمیل کنید (ضعفهایتان را کمرنگتر کنید) بیشتر به نفع شماست.
همسر شما میتواند کمکتان کند در زمینههایی که به تنهایی قادر به انجامش نیستید رشد کنید یا جنبههایی از خودتان را که تا به حال به آنها توجه نکرده بودید کشف نمایید. مطالعهای نشان داده ما تمایل داریم به دنبال کسانی باشیم که با ما متفاوتاند، زیرا آنها میتوانند فرصت رشد و کامل شدن را به ما بدهند. این رمانتیک نیست؟!
پس به جای اینکه به حساب و کتاب میزان شباهتهایتان با کسی که با او آشنا شدهاید بپردازید، ببینید چه خصوصیات و ارزشهایی در همسر آیندهتان برای شما اهمیت دارد. یا اگر با کسی آشنا شدید که تفاوتهایی با او دارید، به جای اینکه زود تصمیم بگیرید و از او رو برگردانید کمی صبر کنید و دوباره با دید دیگری بررسی کنید. شاید در کنار کسی که چندان شبیه هم نیستید زندگی شادی و پویاتری در انتظارتان باشد.
«ساشا» دختر 10سالهٔ مادری به نام «چارلی اسپینوزا» است. او یک روز ماجرایی را که میان دو تا از بهترین دوستانش رخ داده بود، برای مادرش تعریف کرد. «تامی»، اختاپوس بزرگ و دوست ساشا، دربارهٔ حسش به «کارول» که او هم اختاپوس است تعریف کرده بود. ساشا میگوید کارول یک پای اضافی دارد و هنوز در حال کشف چگونگی استفاده از آن است.
کارول از دلباختگی تامی خبر نداشت، اما پیغام مشابهی به ساشا رسانده بود: او هم علاقهٔ زیادی به تامی دارد اما از ابراز احساسات به او خجالت میکشد. ساشا بین این دو اختاپوس گیر افتاده است. این داستان رمانتیک خبر تازهای برای مادر 39سالهٔ ساشا بود. چارلی با تعجب گفت: «اوه خدای من! ساشا! من اینو نمیدونستم.» صحبت دربارهٔ تامی و کارول در خانهٔ آنها بسیار عادی است؛ از ماجراجوییهای میانکهکشانی آنها گرفته تا داستانهای عاشقانهٔ این دو اختاپوس.
هرچند این اختاپوسها در خانهٔ اسپینوزاها با ساشا، امیلی خواهر 12ساله و مادرش زندگی میکنند، تنها ساشا میداند آنها چه شکلی هستند. آنها ازنظر ساشا «موجودات خیالی» یا دوستان خیالیاش هستند. «چری گوزن»، «لولا نهنگ» و «تونا پشهٔ معالج» (که جلوی شیوع مالاریا را میگیرد) هم در محفل موجودات خیالی ساشا زندگی میکنند. تامی سردمدار گروه و اولین دوست خیالی ساشا بوده است. چارلی میگوید تامی اولین بار زمانی که ساشا 6 سال داشت، در یک نمایش سایهبازی روی دیوار اتاق ساشا متولد شد.
در طول سالها، شخصیت متفکر و خجالتی تامی شکل گرفت. این شخصیت به ساشا، که از میگرن شدید رنج میبرد، آرامش فیزیکی و احساسی میبخشید. چارلی میگوید: «ساشا عاشق قصه گفتن است و این یکی از راههای او برای کنار آمدن با درد است. او دربارهٔ هر اتفاقی با جزئیات زیاد صحبت میکند و این کار واقعا برایش مفید است.» ساشا مبتلا به اوتیسم است. او در خانه درس میخواند و زیاد با بچههای دیگر تعامل ندارد. موجودات خیالی برای او به منبع احساس دوستی و اعتماد تبدیل شدهاند.
ساشا میگوید: «زمانی که حالم خوب نیست یا تنها هستم و امیلی با من بازی نمیکند، آنها به کمکم میآیند و با هم به فضا میرویم.» داشتن دوست خیالی برای بسیاری از بچهها در سنین مختلف رشد، امری رایج و معمولی است. در حقیقت، طبق مطالعاتی که در سال 2004 انجام شد، 65 درصد از بچهها در 7سالگی یک دوست خیالی داشتهاند. پروفسور «استفانی کارلسون» (Stephanie Carlson) یکی از مؤلفان این تحقیق معتقد است که زمان شروعِ داشتن دوست خیالی بین 3 تا 11 سالگی است.
«سلست کید» (Celeste Kidd) استاد روانشناسی و یکی از پژوهشگرهای اصلی کید لب (Kidd Lab) است. این پژوهشگاه روی مراحل اولیهٔ رشد کودکان تحقیق میکند. بهعقیدۀ کید، هرچند روانشناسان بر این عقیدهاند که وجود دوست خیالی نباید موجب نگرانی والدین شود، چیزی که هنوز در آن به توافق جمعی نرسیدهاند این است که انگیزه بچهها برای ساختن این شخصیتها از کجا میآید؛ همچنین، پرسش این است که چرا برخی از کودکان دوستان خیالی دارند و برخی ندارند.
او میگوید: «تقریبا میتوان گفت که هنوز اتفاقنظر همگانی دربارۀ علت اصلیِ شکل دادن دوست خیالی وجود ندارد. اما اکثر همکاران ما همعقیدهاند که این کار بخشی از روند طبیعی رشد است. تمام بچهها دوست خیالی ندارند، اما این موضوع بسیار شایع است و نشانهٔ وجود مشکل یا هوش زیاد کودک نیست.» دوست خیالی یکی از نشانههای رشد هوش اجتماعی در کودک است. بچههایی که رفیقی برای خود متصور میشوند، باید درک کنند که مردم باورها و علایق و رفتار متفاوتی دربارۀ آنها دارند.
بهگفتهٔ کید، این مفهوم «نظریه ذهن» (theory of mind) نام دارد: «درک این نکته که شخص دیگری چیزی متفاوت از شما را بخواهد یا چیزی بداند که شما نمیدانید، موضوعی است که تقریبا تا 4 یا 5سالگی کودک پدیدار نمیشود.» تحقیقات اندکی دربارهٔ روانشناسیِ بچههایی که دوست خیالی دارند صورت گرفته است. در یکی از این تحقیقات به این نتیجه رسیدهاند که رابطه با موجود نامرئی، نیاز کودک برای «دوستی» را برآورده میکند. این دوستی میان بچههای اول یا تکفرزندها رایجتر است.
همچنین مشخص شده است که دخترها بیشتر از پسرها سراغ دوست خیالی میروند؛ بهعلاوه، این بچهها معمولا در بزرگسالی خلاقتر خواهند بود. کارلسون در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که دخترها معمولا یک دوست فرهیخته و معلممانند از بچهٔ انسان یا حیوان را برای خود انتخاب میکنند. در مقابل، دوست خیالی پسرها اغلب شخصیتی چابک مثل ابرقهرمانها یا شخصیتی با قدرتهای خارقالعاده دارد.
کارسلون میگوید دوست خیالی به کودکان در رفع سه نیاز اساسی روانی کمک میکند: شایستگی، رابطهمندی و استقلال. این نیازها بر مبنای «نظری خود تعیین کنندگی» (self-determination theory) تفسیر شدهاند. زمانی که بچهها نقش رهبری را برای دوست خیالیشان متصور میشوند، احساس شایستگی میکنند. آنها با توصیف دوست نامرئیشان بهعنوان «احمق» یا آموزش مهارت خاصی به آنها، در این نقش فرو میروند.
اگرچه دوستان آنها ساختگی هستند، اما این کودکان همانطور که با دوستان واقعیشان ارتباط برقرار میکنند، با آنها رفتار میکنند. البته کید میگوید دوستان خیالی مزیتی دارند که به بچه اجازه میدهند موقعیتهای اجتماعی را بدون عواقب خاصی شبیهسازی کنند. زمانی که کودک از وجود دوست خیالیاش برای اداره کردن موقعیتی (مثل اصرار به والدین برای شام درست کردن برای دوست خیالیاش یا بستن کمربند او در خودرو) استفاده میکند، به ایجاد حس استقلال کودک کمک میکند.
کارلسون میگوید: «دوست خیالی به بچهها نوعی حس کنترل میدهد. آنها میتوانند دوستشان را فرا بخوانند، داستان بسازند و کسی مزاحم آنها نمیشود. این چیزی است که کاملا متعلق به آنهاست. این روش جالبی برای احساس تسلط بر اوضاع است. اما این موضوع میتواند برای والدین بسیار کسلکننده باشد.» «جون» دختر 3سالۀ «آنا سیل» (Anna Sale) سازنده و یک مجری پادکست موفق است. نام دوست خیالیِ جون «سالاد» بود. سالاد موهایی قرمز داشت و 4ساله بود.
اولین بار وقتی سالاد «ظاهر شد» که انگار یکی از اعضای خانواده بود و اجازه نمیداد بقیه بهموقع از در خارج شوند. جون از علاقهٔ سالاد به ملحق شدن به خانواده برای بیرون رفتن میگفت، اما طبق گفتۀ جون، سالاد به کمی تشویق نیاز داشت تا بتواند آنها را همراهی کند. آنا گفت: «اولین بار که سالاد خودش را نشان داد، دورهای بود که نمیتوانستیم خانه را ترک کنیم. بنابراین همه با هم باید میگفتیم “یالا سالاد!” و پیش از خروج، منتظر او میماندیم.» اما در اکثر مواقع، سالاد عضو مطلوب و سرگرمکنندهٔ خانواده است.
سالاد خواهر کوچکتری به نام «کتاب» و والدینی به نامهای «بابی» و «ایو» (ایو اسم خواهر تازهبهدنیاآمدهٔ جون هم هست) دارد. همهٔ آنها در یک آسیاببادی در آن طرف خیابان زندگی میکنند. بیشتر وقتها، تا با سالاد صحبت نکنید او هم ساکت است و حرفی نمیزند. سالاد تقریبا همه جا همراه جون است (بهجز سفر اخیر جون و خانوادهاش که سالاد در خانه خودشان ماند). اما آنا معتقد است وجود سالاد به جون در یادگیری دوستی و داستان گویی کمک میکند. «ک. ب. هویل» (K. B. Hoyle) رماننویس است.
«ادموند»، کوچکترین فرزند او، کمی بعد از آغاز 4سالگیاش، با یک مردماهی/ خونآشام نامرئی به نام «اِد» دوست شد. هویلِ 36ساله معتقد است که اِد (که سر خونآشام و بدن ماهی را دارد) در فرم تحقق آرزوی ادموند ظاهر شده است. هویل میگوید: «ادموند بارها و بارها میگفت که اِد یخچالی دارد که همیشه پر از خوراکی است. اگر اجازه میدادم، ادموند مدام مشغول خوردن بود. ظاهرا او میخواهد دوست خیالیاش چیزی داشته باشد که او نمیتواند داشته باشد.»
اگرچه ادموند و خانوادهاش در آلاباما زندگی میکنند، اِد ساکن یک خانهٔ بزرگ با ارواح بیشمار در داکوتای جنوبی است. هویل فکر میکند این جزئیات، از سفر زمینیِ خانواده در تابستان قبل به پارک ملی بدلندز سرچشمه میگیرد. او برای سرگرم کردن چهار پسرش در طول سفر طولانیشان، کتاب صوتی هابیت (The Hobbit) را پخش کرد. زمانی که آنها به خانه بازگشتند، ادموند به پوستر هابیت که روی دیوار محل کار هویل نصب بود اشاره کرد، آن را بدلندز نامید و مدعی شد که اِد آنجا زندگی میکند.
معمولا بسیاری از جنبههای زندگی کودک، از شخصیتهای ساختگی تا تجربههای واقعی، وارد این بازی که شامل دوستی خیالی میشود، میشوند. کید میگوید: «این نوعی هوشیاری دربارۀ اتفاقاتی است که اطراف آنها دارد رخ میدهد. این اتفاقات میتواند اخبار و همچنین اتفاقاتی باشد که در زندگی بچهها میافتد.» زندگی «آریا» 7ساله منبع الهام دوست خیالیاش «دیوید» است. آریا میگوید: «هر کاری انجام میدهم، او هم انجام میدهد. یه جورایی همدیگه رو کپی میکنیم.»
زمانی که آریا 3 سال داشت و مادرش تازه فرزند دومش را به دنیا آورده بود، دیوید اولین بار ظاهر شد. دیوید فقط 5 سانتیمتر است و واقعا نسخهٔ کوچکشدهٔ آریا است. گاهی که دیوید احساس سرما میکند، میپرد توی جیب آریا. تقاطع میان زندگی دوست خیالی و دنیای واقعی میتواند زمینهساز درسهایی برای زندگی کودک شود. وجود دیوید به آریا اجازه داده است به مباحث حساسی نزدیک شود.
بهتازگی، آریا با سردرگمی نزد مادرش رفته و گفته است: «دیوید از اینکه پدرش سیگار میکشد ناراحت است.» تا جایی که «کتی» (مادرِ آریا) میداند، کسی از آشناهای آنها سیگار نمیکشد. بنابراین این موضوع کمی او را شوکه کرد. کتی میگوید: «از این فرصت استفاده کردم و به او گفتم که سیگار کشیدن کار خوبی نیست و برای همین دیوید ناراحت است.» کتی از به وجود آمدن چنین موقعیتی از دیوید سپاسگزار است.
گاهی برای والدینی مثل چارلی و کتی کمی مشکل است بپذیرند که روزی این شخصیتهای خیالی بهسادگی آنها را ترک خواهند کرد، شخصیتهایی که مدتهاست وارد زندگیشان شدهاند. چارلی بهویژه به تامی اختاپوس علاقهمند شده است. او تأثیر مثبتی روی کل خانواده داشته است.
هرچند فقط دختر کوچکش قادر به دیدن اوست، تامی به دخترهایش درسهایی دربارهٔ دوستی و همدردی داده است. چارلی میگوید: «تا حالا شده یک آدم باحال را ملاقات کنید که کارهای جالبی انجام میدهد، به جاهای جالبی سفر میکند و غذاهای باحالی میشناسد و واقعا با مردم مهربان است؟ این شخصیت تامی است.»
عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابن سینا، در مورد تکنیک های تشخیص و غربالگری ژنتیک برای زوجین نابارور، توضیحاتی ارائه داد.
مریم رفعتی، با عنوان این مطلب که در تشخیص به دنبال یک بیماری یا معلولیت خاص هستیم تا بتوانیم درمان آن را انجام دهیم، گفت: در غربالگری، بعد جمعیتی یک بیماری شایع که قابل پیشگیری است، مورد ارزیابی قرار می گیرد. این متخصص ژنتیک افزود: به عنوان مثال، می توان به بیماری سندروم دان به عنوان یک بیماری شایع دوران بارداری اشاره کرد که غربالگری برای پیشگیری از آن انجام می شود.
وی با عنوان این مطلب که با ناباروری در هر دو گروه زوجین مواجه هستیم، ادامه داد: متاسفانه زوجین زیادی هستند که می توانند بچه دار شوند، اما نگران هستند که بچه آنها معلول یا مبتلا به بیماری باشد. چون بچه اول آنها معلول یا مبتلا به بیماری بوده، در نتیجه برای داشتن بچه دوم اقدام نمی کنند. رفعتی تاکید کرد: از همین رو، اول مشکل ژنتیکی را برای این زوجین تشخیص می دهیم و بعد از شناخت علت ایجاد عارضه برای فرزند اول آنها، راهکارهای پیشگیری را ارائه می دهیم.
این متخصص ژنتیک افزود: این قبیل زوجین که فرزند اول یا بردار و خواهر آنها دچار معلولیت بوده یا بیماری شدید داشته اند، از ترس تکرار معلولیت یا بیماری شدید، برای بچه دار شدن اقدام نمی کنند که این زوجین را نباید در لیست زوجین نابارور قرار داد. وی اظهار داشت: در حال حاضر می توان با استفاده از تکنیک های جدید که برای تشخیص علت های ژنتیکی کاربرد دارند، می توان زوجین را از این نگرانی دور ساخت و کمک کرد طعم داشتن بچه دوم و سوم را بچشند.
عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابن سینا، به تکنیک «نسل جدید تعیین توالی» اشاره کرد و افزود: با استفاده از این تکنیک، همه ژن های انسان در یک نوبت مورد آزمایش قرار می گیرد و می تواند تعیین توالی کند.
رفعتی با اشاره به اینکه استفاده از این تکنیک چند سالی است در کشور راه اندازی شده و تا کنون نیز مورد استفاده زوجین قرار گرفته است، گفت: در گذشته امکان بررسی به این شکل نبوده که با یک آزمایش بتوان تعیین توالی کرد، اما حالا با این تکنیک، می توان این آزمایش ژنتیکی را برای یک نوبت انجام داد و متوجه علت ابتلای فرد به نابینایی، ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی و…، شد. وی افزود: با این تکنیک جدید، در یک نوبت آزمایش می توان بیش از 95 درصد جهش ها را پیدا کرد و به خانواده ها کمک نمود تا بدون نگرانی بچه دار شوند.